گلابتون و تابستونی که رو به آخره

ساخت وبلاگ

شهریور پر از خاطرات کودکیه..یاد هیجانی که برای شروع مدرسه ها داشتیم و شوق خریدن لوازم التحریر و لباس مدرسه...امسال برای دوتا فرشته کوچولو کیف و لوازم التحریر میخرم که امیدوارم خدا خودش قبول کنه و توی درسشون موفق باشن...

چند روزی با خانواده سفر رفتیم که خیلی خوب بود و حسابی خستگی کار درومد..دوسه جلسه هم کوهنوردی داشتم که اونم خیلی خوب بود..دیشب بعد مدتها رفتم خونه دایی و بهشون سری زدم هفته بعدم دیدن دوستم که زایمان کرده میرم و دندونپزشکی و کارهای عقب مونده..

یه مدته حساسیت و خارش گلو و چشم دارم دیروز رفتم دکتر و قرص و اسپری داد ..گاهی واقعا کلافه م میکنه..صبح ها همچنان حال بیدار شدن ندارم و حسابی خوابم میاد...آخ جون که آخر هفته س

احتمالا هفته بعد که تعطیلی هست برم ولایت و سری بزنم...

دفترچه خاطرات گلابتون...
ما را در سایت دفترچه خاطرات گلابتون دنبال می کنید

برچسب : گلابتون,تابستونی,آخره, نویسنده : 7golabetoon19817 بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 2:02