گلابتون و ذوق اومدن پاییز

ساخت وبلاگ

بلاخره تابستون گرم تموم شد و پاییز عشق اومد.هرچند با خودش خاطرات تلخ میاره اما حالمو خوب میکنه...

هفته پیش یه برنامه کوهنوردی از طرف اداره داشتیم که کلی ذوق داشتم براش اما همون روز اول وقتی رسیدیم به شهرکرد خبردار شدم که پدر دوست نزدیکم فوت کرده و حالم بشدت به هم ریخت نمیتونستم برگردم از اینکه کنارش نبودم حالم بد بود فرداش صعود رو رفتیم و پس فرداش بلیط گرفتم وبرگشتم که برم پیش دوستم دوشب نخوابیده بودم و یک روزم همه ش تو جاده و مسیر بودم حسابی خسته و داغون بودم دوستمو با حال بد دیدم و بدتر شدم وشبش برگشتم خونه خودم مامان و بابام دو روزه اومدن پیش من خوبه بودنشون..

دیروز با مشاورم حرف زدم و از پیشرفتام و نگرانیای روحیم گفتم حرفاش خوب بود مثل همیشه..

ورزشمم میرم همینکه حسابی خسته میشم خودش خیلی خوبه کمک میکنه کمتر فکر و خیال کنم..

از هفته بعد دوباره کلاس نقاشیمو شروع میکنم.

دوتا سفر یکی طبیعت یکی فرهنگی تاریخی در پیش دارم و خوشحالم براشون..

عقد خواهرمم در پیشه که باید برای اون آماده بشیم...خلاصه که ماه شلوغی داریم..

امیدوارم آرامش بهم برگرده...

دفترچه خاطرات گلابتون...
ما را در سایت دفترچه خاطرات گلابتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7golabetoon19817 بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 4 مهر 1402 ساعت: 16:59